شکوه ایثار و مهربانی در تعالیم اسلامی
شکوه ایثار و مهربانی در تعالیم اسلامی
شکوه ایثار و مهربانی در تعالیم اسلامی
ایثار یک اصل قرآنی چنانچه در سوره نحل آیه 90 می فرماید: «ان الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی، همانا خداوند به عدل و احسان و بخشش به خویشان فرمان می دهد و از فحشا و زشتکاری و ستم نهی می کند». خدا شما مسلمانها را یکی به عدل امر می کند و فرمان می دهد و دیگری به احسان، که از نظر اخلاقی نه اجتماعی بالاتر از عدل است. خدا فرمان می دهد که نه تنها پا به حقوق مردم نگذارید و تجاوز به حقوق مردم نکنید، بلکه از حقوق مشروع خود، به مردم نیکی کنید.
ایثار یک اصل قرآنی است. ایثار یعنی گذشت، یعنی مقدم داشتن دیگران برخود در آنچه مال خود انسان است و به آن کمال احتیاج را دارد و در عین کمال احتیاج ، دیگری را بر خود مقدم می دارد. ایثار یکی از باشکوهترین مظاهر انسانیت است و قرآن، عجیب ایثار را ستوده است. درباره اصحاب پیغمبر یعنی انصار که مهاجرین را بر خودشان مقدم می داشتند در سوره حشر آیه 9 می فرماید:
«و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة، و انها را بر خود مقدم می دارند، هر چند خود بدان نیاز مبرمی داشته باشند» یا در آیات 8 و 9 سوره هل اتی در شأن علی (ع ) و زهرای مرضیه (س) و حسنین علیهماالسلام و اهل بیت علیهم السلام نازل شده است می فرماید: «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا*انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا، و طعام را با آن که دوستش دارند به مستمند و یتیم و اسیر دهند* و در دل گویند: ما فقط برای رضای خدا شما را اطعام می کنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم» که داستانش را همه شنیده ایم.
بعد از یک بیماری ای که حسنین داشتند، علی (ع) و زهرا (س) نذر می کنند و روزه می گیرند، و اوقاتی است که علی (ع) در بیرون کار می کند و مثلا جوی تهیه می کند و زهرا از آن، نانی می پزد و آماده می کند. وقت افطار، (مسکینی) می رسد و اینها آنچه خود داشتند به این محتاج می دهند و در دو شب بعد دوباره این ایثار را می کنند که این آیه نازل شد. به هر حال مسئله، مسئله ایثار است، و ایثار مقام انسانی فوق العاده باشکوهی است و اسلام آن را ستوده و ستایش کرده است که داستانهای زیادی در (تاریخ) اسلام درباره ایثار آمده است.
به طور کلی رحم، مهربانی و ترحم امری است که همیشه در اسلام مطرح است. این داستان را شنیده اید که مردی از اشراف جاهلیت، خدمت رسول اکرم (ص) آمد و دید که ایشان یکی از فرزندانشان را روی زانوی خودشان نشانده اند و او را می بوسند و می بویند و به او محبت می کنند. یک دفعه این آدم به پیغمبر (ص) رو کرد و گفت: من ده تا بچه دارم و هنوز در عمرم هیچ کدامشان را یکبار هم نبوسیده ام. در یکی از روایاتی که در این زمینه آمده، نوشته اند: «فالتمع وجه رسول الله» پیغمبر اکرم از این حرف چنان ناراحت و عصبانی شد که صورت مبارکش قرمز شد و لمعان پیدا کرد و فرمود: «من لا یرحم لا یرحم» آن که نسبت به دیگری رحم نداشته باشد، خدا هم به او رحم نخواهد کرد. بنا به نقل دیگری فرمود: اگر خدا رحم را از دل تو کنده است، من چه کنم؟! در این زمینه اخبار و روایات و احادیث زیادی داریم.
زندگی امیرالمومنین (ع) خود بهترین نمونه است و علی (ع) اساسا مجسمه رحمت و مهربانی است، در مقابل ضعیف که قرار می گیرد، دریای رحمت و محبت علی (ع) به جوش می آید. داستانی از اصحاب حضرت رسول اکرم (ص) نقل کرده اند که مربوط به جنگ موته است و واقعا حیرت افزاست. این را نمونه ای از ایثار می گویند. در جنگ موته عده ای مجروح افتاده بودند. وقتی خون از بدن مجروح می رود و بدن احتیاج به خون جدید پیدا می کند، طبیعت، تشنگی را غالب می کند چون بدن برای اینکه خون جدید بسازد، احتیاج به آب دارد و لهذا خود مجروح بودن و رفتن خون زیاد از بدن تشنگی آور است. مردی ظرف آبی را برداشت و در میان مجروحین مسلمان حرکت کرد تا اگر مجروحی را پیدا کند که احتیاج به آب دارد، به او آب بدهد. به یکی از مجروحین رسید و دید تشنه است. آمد به او آب بدهد اما او به یک نفر دیگر اشاره کرد، یعنی آب را به او بده که او از من مستحقتر است. سراغ نفر دوم رفت ولی او هم یک نفر دیگر را سراغ داد و گفت: سراغ او برو که از من مستحقتر است. رفت سراغ او دید که سومی مرده است. برگشت سراغ دومی، دید دومی مرده است. رفت سراغ اولی، دید اولی هم مرده است. این را ایثار و از خودگذشتگی می گویند، یعنی در نهایت احتیاج خود، دیگران را برخود مقدم داشتن.
منبع: http://www.tahoor.com
ایثار یک اصل قرآنی است. ایثار یعنی گذشت، یعنی مقدم داشتن دیگران برخود در آنچه مال خود انسان است و به آن کمال احتیاج را دارد و در عین کمال احتیاج ، دیگری را بر خود مقدم می دارد. ایثار یکی از باشکوهترین مظاهر انسانیت است و قرآن، عجیب ایثار را ستوده است. درباره اصحاب پیغمبر یعنی انصار که مهاجرین را بر خودشان مقدم می داشتند در سوره حشر آیه 9 می فرماید:
«و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصة، و انها را بر خود مقدم می دارند، هر چند خود بدان نیاز مبرمی داشته باشند» یا در آیات 8 و 9 سوره هل اتی در شأن علی (ع ) و زهرای مرضیه (س) و حسنین علیهماالسلام و اهل بیت علیهم السلام نازل شده است می فرماید: «و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا*انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاء و لا شکورا، و طعام را با آن که دوستش دارند به مستمند و یتیم و اسیر دهند* و در دل گویند: ما فقط برای رضای خدا شما را اطعام می کنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم» که داستانش را همه شنیده ایم.
بعد از یک بیماری ای که حسنین داشتند، علی (ع) و زهرا (س) نذر می کنند و روزه می گیرند، و اوقاتی است که علی (ع) در بیرون کار می کند و مثلا جوی تهیه می کند و زهرا از آن، نانی می پزد و آماده می کند. وقت افطار، (مسکینی) می رسد و اینها آنچه خود داشتند به این محتاج می دهند و در دو شب بعد دوباره این ایثار را می کنند که این آیه نازل شد. به هر حال مسئله، مسئله ایثار است، و ایثار مقام انسانی فوق العاده باشکوهی است و اسلام آن را ستوده و ستایش کرده است که داستانهای زیادی در (تاریخ) اسلام درباره ایثار آمده است.
به طور کلی رحم، مهربانی و ترحم امری است که همیشه در اسلام مطرح است. این داستان را شنیده اید که مردی از اشراف جاهلیت، خدمت رسول اکرم (ص) آمد و دید که ایشان یکی از فرزندانشان را روی زانوی خودشان نشانده اند و او را می بوسند و می بویند و به او محبت می کنند. یک دفعه این آدم به پیغمبر (ص) رو کرد و گفت: من ده تا بچه دارم و هنوز در عمرم هیچ کدامشان را یکبار هم نبوسیده ام. در یکی از روایاتی که در این زمینه آمده، نوشته اند: «فالتمع وجه رسول الله» پیغمبر اکرم از این حرف چنان ناراحت و عصبانی شد که صورت مبارکش قرمز شد و لمعان پیدا کرد و فرمود: «من لا یرحم لا یرحم» آن که نسبت به دیگری رحم نداشته باشد، خدا هم به او رحم نخواهد کرد. بنا به نقل دیگری فرمود: اگر خدا رحم را از دل تو کنده است، من چه کنم؟! در این زمینه اخبار و روایات و احادیث زیادی داریم.
زندگی امیرالمومنین (ع) خود بهترین نمونه است و علی (ع) اساسا مجسمه رحمت و مهربانی است، در مقابل ضعیف که قرار می گیرد، دریای رحمت و محبت علی (ع) به جوش می آید. داستانی از اصحاب حضرت رسول اکرم (ص) نقل کرده اند که مربوط به جنگ موته است و واقعا حیرت افزاست. این را نمونه ای از ایثار می گویند. در جنگ موته عده ای مجروح افتاده بودند. وقتی خون از بدن مجروح می رود و بدن احتیاج به خون جدید پیدا می کند، طبیعت، تشنگی را غالب می کند چون بدن برای اینکه خون جدید بسازد، احتیاج به آب دارد و لهذا خود مجروح بودن و رفتن خون زیاد از بدن تشنگی آور است. مردی ظرف آبی را برداشت و در میان مجروحین مسلمان حرکت کرد تا اگر مجروحی را پیدا کند که احتیاج به آب دارد، به او آب بدهد. به یکی از مجروحین رسید و دید تشنه است. آمد به او آب بدهد اما او به یک نفر دیگر اشاره کرد، یعنی آب را به او بده که او از من مستحقتر است. سراغ نفر دوم رفت ولی او هم یک نفر دیگر را سراغ داد و گفت: سراغ او برو که از من مستحقتر است. رفت سراغ او دید که سومی مرده است. برگشت سراغ دومی، دید دومی مرده است. رفت سراغ اولی، دید اولی هم مرده است. این را ایثار و از خودگذشتگی می گویند، یعنی در نهایت احتیاج خود، دیگران را برخود مقدم داشتن.
منبع: http://www.tahoor.com
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}